ســـاده ی ســـاده..
از دســت میـــرونــد ..
همـــه ی آن چــیزها کــه..
سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...
|
زندگی دبیرستانی یعنی زندگی ای که بر خلاف بقیه ی زندگی ها تا سعی به عادت کردن بهش نکنی نمیتوانی باهاش سر و کله بزنی!
و هم چنان باید سعی کنی که عادت کنی...عادت.
و چه تلخ است قصه ی عادت...
اما...
ناشکری نکنیم.
زندگی دبیرستانی هم خوشی دارد.
حتی اگر بهترینش خوش و بش کردن با مسول بوفه ی معرکه مان باشد و یا خندیدن به جوک های فائزه و مونا گفتن جلوی مونا و جامدادی گذاشتن روی صندلی بغل خوبم...
و یا برای هزارمین بار تکرار خاطرات شیرینمان برای بچه های جدید و گوش کردن به خاطراتشان...
و حتی سر وکله زدن با امتحانات و نمره ها و گریه ها...
و حتی....
نا شکری نکنیم.
زندگی جاریست..