سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

ا ح س ا س ا ت.

نامش را زیاد شنبده ام.آنقدر زیاد بوده که بدانم چطور میتوان درمورد بقیه درموردش کلنجار بروم.اما در مورد خودم....

زیادی حل شده.هنوز هم مقداری جا دارد اما فوق اشباع است..محلول فوق اشباعی ست که اگر در نمودار رسمش کنی مسلما کیلومتر ها بالاتر از اصل نمودار قرار می گیرد چه برسد به این که مطمئن باشی از وجودش!

با قوانین شیمیایی جور در نمیاید.هر چقدر هم فوق اشباع باشد یعنی بیش از مقداری که باید وجود دارد اما نمیدانم چرا هنوز هم جا دارد....

میتوانیم اسمش را بگذاریم: محلول فراسیر شده ای که هیچ گاه سیر نمیشود....

 دلم برایش می سوزد.گاهی با تمام وجوووودم دلم برایش می سوزد!احساس میکنم در عالم احساسات فراسیر شده ام هیچ گاه نتوانستم دلتنگ نباشم..نتوانستم گریه نکنم!نخندم!عصبانی نشوم!لذت نبرم!عشق نورزم!دوست نداشته باشم!زندگی نکنم!ناراحت نشوم!کاری کنم بغض امان گلویم را نبرد!نمیتوانستم شیطنت نکنم!دوست نباشم!دوستی نداشته باشم!خوش نگذرانم!مشکلاتم را حل نکنم!درد و دل نکنم!قاصدکانه زندگی نکنم...قاصدکی نباشم....

نتوانستم...و افتخار میکنم گاهی به این ناتوانی هایی که عضوی از وجودم است!وجودی که گاهی با تمام وجودم دوستش دارم و گاهی هم....

البته همه ی این نتوانستن هایم خوب نیست....اعتراف میکنم که باید سعی کنم خوب شوند!

دلتنگ میشم...دلتنگی میکنم.

ناراحت میشوم...ناراحتی میکنم.

شیطنت میکنم....ادامه میدهم!

عشق میورزم...تا وجود دارم.

دوست میدارم....تا دوستم بدارند.

زندگی میکنم....تا زندگی میکنم.

 

هستم.تا هستی هست...

 

این منم.یک قاصدک با احساسات فراسیر شده که که هیچ گاه سیر نخواهد شد و هیچ گاه ناتوانی های مورد علاقه اش را توانمند نخواهد کرد!ناتوانی های خوب زندگی اش را.....

حالا واقعا....الان این منم؟!:)

 

پ.ن:فکر کنم خیلی درهم برهم شد...خودم هم تا حدودی نفهمیدم!اما سعی کنید کلنجار بروید!!

پ.ن 2: عید دیرزو همگی و بهترین عید هفته ی بعد همگی مبااااارک!

ملتمس دعای خیر.

یا علی.

 

 

 

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

 

 

 


+ پنج شنبه 89/8/27 12:3 عصر قاصدک خانوم | نظر