ســـاده ی ســـاده..
از دســت میـــرونــد ..
همـــه ی آن چــیزها کــه..
سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...
|
هیجان را هول می دهی داخل کلماتت و کلمات را رها می کنی روی کاغذ تا کاغذ حس کند عمق هیجانت را.
حیف ک این کاغذ نمی فهمد.
حیف !
پ.ن: اینهمه هیجان واسه قاصدکی ک کفگیر هیجانش خورده ته دیگ ، حکم ....نمی دونم حکم چی داره ! اخه بدبختی اینه ک عمقشو این کیبورد و صفحه مجازیم نمی فهمه !
اوه خدا من .....
پ.ن2: جاده چه همواره !هوا چقدر ....
پ.ن3: یوهاااا !