فردا بازم مدرسه و من تكليف زبانم رو ننوشتم!
تشنه مه...!
ولي بچه هاي جديد ما اون قدر ها هم غريبه نبودن...! ما هم ازشون بدمون نمي ياد كه جاي دوستامونو گرفتن.
گر چه اصلا خوش حال نيستم كه جاي قيچي و عبدو و عطا و كاشي و فلفل اومدن. ولي ترجيح مي دم به جاي دوستام چند تا آدم باحال بيان نه چند تا آدم نفرت انگيز!
همه غريبه بودن، شماها حداقل همديگه رو دارين، حداقل راهروي دبيران راهنمايي رو دارين كه يه وقتا بهش پناه ببرين اما من هيچ جايي رو نداشتم كه برم....
از اينجاي نظر معين بانو خيلي خوشم اومد. ما راهروي دبيران رو داريم كه بهش پناه ببريم...!
0567
ببين من حسابم دقيقه.
اگر امشب بريم شب خير بگيم. مي شه 9 هفته پيش
اگر ديشب مي رفتيم مي شد دقيقا دو ماه پيش.
تفاوتش اين بود!
من تهرانم..!
عرفه باورت مي شه با خوندن متنت گريم گرفت؟
نمي دوني چقدر دلم براشون تنگ شده
فاطمه سادات......كاشي ....... عبدو.........رهي........
دلم خيلي تنگه.........خيلي
يا علي
وضع شما هرچه قدر هم كه بد باشه به پاي من نمي رسه....
من وقتي پامو گذاشتم تو دبيرستان روشنگر هيچ كسي رو نمي شناختم، هيچ كسسسسسسسسسسسسس!
اگه بچه هاي بزرگتر باهاتون خوب نيستن حداقل خودتون با خودتون صميمي هستين ، اما من با هم سن و سالهام هم نمي تونستم هم كلام بشم، چون اونا هم مثل شما، ما شاگرد جديدا رو مقصر تو قبول نشدن دوستاشون مي دونستن و مي خواستن سر به تنمون نباشه..... ولي خوب روزاي اول با هر مشقتي كه بود گذشت و يواش يواش همه چي به روال عادي برگشت....اين قاعده ي زندگيه....
اينارو بهت گفتم تا بدوني خدا هميشه جاي شكرش رو باقي مي ذاره...... هميشه هر موقعيتي مي تونه بدتر از اوني باشه كه ما توش هستيم..... پس ناشكري نكنين...
پ.ن: من هنوز يادم نرفته كه تو بهم كيك ندادي.......
هنوز زنده اي يا تموم شد......؟؟؟؟
قلي چه طور؟ هنوز زنده است؟؟؟؟؟
اگه همه چي تموم شد دعوت نامه بفرستين ما هم تو برنامه تون شركت كنيم....
البته شرمنده ام كه نمي تونم از اين گل برزگ ها براي مراسمتون بخرم؟
نمي شه از اين حلوا خوشمزه ها براي خانواده هم برداريم؟؟؟؟؟
راستي براي شادي روح بازماندگان شام نمي دين؟؟؟؟
خوب نيست مردم گشنه برن خونه هاشون.....
امروز زهرا مياد عاااااااااااااااااارفه ...
هر كي توي اين دنيا توي هر جايگاهي قرار داره غر مي زنه...
دقت كن.مثلا طنز نگار ميره سر كار غر مي زنه ما داريم مي ريم دبيرستان غر مي زنيم .يكي داره مي ره راهنمايي غر مي زنه خلاصه همه توي اين دنيا غرر مي زنن.....
دو سال بعد هم كه بريم دوم دبيرستان ؛مي شيم عضو اون غول هاي بزرگ و فراموش مي كنيم كه نمي خواستيم دبيرستان بريم
قول مي دم ...اين حرف رو براي چهللمينن بار زدم.....
كاش همه چيز مدرسه و دبيرستان و دانشگاه بود.
سر كار رفتن از همه چيز تو دنيا بدتره!
سلام جدا دبيرستاني شدن اينقدر ترسناكه؟
خدارو شكر من دوسال ديگه ميرم دبيرستان
احساس مي كنم مدرسه ها هيچ وقت تموم نشده
هيچ وقت تابستون نشده
همش پشت سر هم رفتيم مدرسه و يه سري رو جا گذاشتيم...!
انگار هيچ وقت تابستون نبوده...!
ببين الان برزيل بازي داره كاكا هم بعد يه بازي كه اخراج شده بود تو زمينه!
من بايد برم...!
يكي بياد بريم شب به خير بگيم!
دو ماه پيش...!
كي باورش مي شه اين مدتي كه موهاي ما رنگ دندونامون شده دندونامون دونه دونه ريخته فقط دو ماه بوده...!
پاشو بريم شب به خير بگيم...بي خيال فوتبال...
نصفه شبي رواني شدم! بدفرم!
عارفه بلند شو بريم شب به خير بگيم ديگه...! بلند شو...! يكي اون ضحي رو صدا كنه...!
ضحي...! د...! بيا ديگه...! الان خانوم كلاهدور مي ياد ها...! ضحي بلند شو ديگه...!
عارفه...! مگه نمي گم پاشو بريم؟! پس چرا نشستي؟!