dastane delat ra khandam....
nemidanam mahram budam ya na??
ama b har hal khandam.....
dele man ham shekast.... yek ruzi.... yek ruzi az hamin ruz haaa....
enghadr shekaste k shode mesle chini band band....
moraghebash bash k b in rahati ha b kasi ejaze nadahi shisheie delat ra beshkanad
vali delat ra az sang nakon!!!!
ba in k sang ham alami darad:(
moraghebe khodat o delat bash azizakam!!!!
fada....:*
يادمان باشد : وقتي کسي را به خودمان وابسته کرديم در برابرش مسئوليم … در برابر اشکهايش ؛ شکستن غرورش ، لحظه هاي شکستنش در تنهايي و لحظه هاي بي قراريش …. واگر يادمان برود ! در جايي ديگر سرنوشت يادمان خواهد آورد ، واين بار ما خود فراموش خواهيم شد …
خاستم بگم ک خيلي خيلي با اين ارتباط برقرار کردم و هنوز هم هربار ک ميخونمش کلي به دلم ميشينه
کتاب طنز هاي زندگيش ميگه منو تو با هم طنز داريم؟؟؟که البته
بعدش خودش با صراحت جواب ميده نه منو تو با هم طنز نداريم
چون يه بنده خدايي اسباب کشي داره و همشم تقصير افشاريه........!!!!!؟
انسان پديده اي غريب است : به فتح هيماليا مي رود
به کشف اقيانوس آرام دست ميابد ، به ماه و مريخ سفر مي کند
تنها يک سرزمين است که هرگز تلاش نمي کند آن را کشف کند
و آن دنياي دروني وجود خود است . . .
شوما اختيار دارين ... بعله ... !
ببين جون من الان سيزدهميه رو زدم ...
بايد حتما پنج مين ها رو هم بکشم ؟
حال ندارم عاقااااا ... اه !
سر من نيز ... درد ميکنه عجيب ...
کاش الان الان نبود ...
همه نميدونم چرا امشب اينجا مرغ شدن ؟؟ بابام که خوابيد ... مهدي هم ... مرتضي هم عجيب بود پروژه مروژه نداشت ديگه داره ميخوابه ... مامانمم داره با مريم ميحرفه ... بهش ميگم :باهام بيدار ميمونين امشب ؟ ميگه:نه از صب چقد به تگفتم بشين سر کارات ؟؟ آخه مادر چرا به حرف من گوش نميدي ؟
حالا انقدر ميخواد حرف بزنه که به غلط کردن ميفتم ...
امروز بود بهت گفتم ... نه ؟
همش تو مغزمه ...
يارب دگر زين زندگاني خسته ام ...... //