وبلاگ :
قااااااصدكانه
يادداشت :
از چي بگم؟!
نظرات :
2
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ياسي*
هي عاري ...
ببين کي اينجاست ... ؟؟
آره ... درست ميبيني ... اومدم بعد مدتهاااا ... يوهو ...
مطلبت به دلم نشششششششششست ...
اوا ببخشيد رو حرف شين گير کرد ... و الا حالا اونقدرام ننشستا ... به خودت نگير ... :دي
خانوم عارفه خانوم ... شما خجالت نميکشي تو جمع آبروي ما رو ميبري ؟؟
خب مها گفت که گفت ... نبايد جار بزني که ... بهرحال يه آبرويي گفتن ... بعله !
مشهدم که گذشت ... دوس ندارم بهش فک کنم ... فقط اميدوارم به پولي اينا خوش بگذره ... نه مثه سفر ما ..........
الان نظرم نمياد زياد ...
باز ميام ....
زود ....... :)
پاسخ
مهاااا ! كي باورش ميشه تو اينجايي....آخ نمي دوني چقد نبودت تو اين دنياي مجازي حس ميشد...دلم واسه چتاي شب تا نصفه شبمون لكككك زده ..يني باورت نميشه ..... تو هم ب دل مطلبم نشستي!:دي بعله مي دونم....اساسا وقتي تعريف مي كني تهش ي چي بايد بگي حال بگيري...من ك مي دونم :دي آره ...مشهدم گذشت...پوليم رفت....دوشنبه نصفه شب ميرسن و صبحش بايد برن مدريه.....از ي لحاظ خوبه ها ...چون مث ما مجبور نيستن اون جمعه كذايي بعد سفرو بگذرونن! البت شايد واسه اونا كذايي نباشه .... ....// منتظر وقتي ك نظرت بيام هسم ... ( ..../ اين مها...فقط !)