• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : سفرنامه يك سفر كرده
  • نظرات : 7 خصوصي ، 17 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آناهيتا 

    يه جاي دنج دارم گوشه ي صحن قدس.....

    روي ايووناي دست راستي! که اگه بشيني روي لبه ي سنگاش، گنبد روبروته.......

    تازه ميتوني سرتم تکيه بدي به ستون بغلت.........نگاه کني به آدمايي که ميان و ميرن.......به آدمايي که روي فرشا نماز ميخونن.....دعا ميکنن......با هم ديگه ميگن و مي خندن........گريه مي کنن!

    به بچه هايي که کنار حوض آب بازي مي کنن و دور صحن با خوشحالي ميدون.......به خونواده هايي که اومدن شاهد عقد دختر و پسرشون توي حرم باشن...... به زنو شوهرايي جووني که ماه عسل اومدن....به مادر و پدراي جووني که بچه کوچولوشون رو تاتي تاتي اين ور و اون ور ميبرن......به مادر بزرگ پدر بزرگايي که نوه هاشون صندلي چرخداراشون رو هل ميدن........به عرب....به فارس...به ترک و......

    توي صحن حرم زندگي جريان داره....خيلي زياد ..... خيلي روشن ....خيلي قشنگ! گل سر سبدشم همون گنبد طلاييه که روبروت ميدرخشه!

    پاسخ

    يه جاي دنجم هست توي صحن انقلاب!اونجا كه بشيني احساس ميكني اون گنبد و مناره كه روبه روته اونقدر شكو و عظمت داره كه نيازي به حرف زدنت نيست.تو سكوت كن و آروم شو.اونقدر گريه كن و اشك بريز و از ته دلت بخواه تا آروم آروم شي...جريان زندگي تو حرم خيلي قشنگ.حتي وقتي بچه كوچوليي چادر مامانشو سفت ميگيره تا گم نشه و حتي موقع نماز كه ميشينه و سرش رو با مهرا گرم ميكنه...!موقع غروبشم كه معركس...مخصوصا وقتي نقاره هم بزنن و اون آرامش تا ابد تو وجودت بمونه...معركس!