سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

قدم هایت را به آرام ترین حد ممکن بر میداری.دلت نمیاید این آرامش جایش را بدهد به قدم های پر از اضطرابی که تو را از آرام بودن می رهاند.

دلت می خواهد تا ابد همانجا بنشینی و گوش بسپاری به همهمه و صدای هق هقی که تو را از خودت بی خود میکند.آنگاه آرام آرام اشک بریزی و دلت را آرام کنی.آرامش کنی و سعی کنی درستش کنی....

این بار دلم را برده بودم با خودم.به یاد ماندنی بود و عالی...دلم می خواست بمانم.دوست نداشتم باز گردم...

به یاد همه بودم.ببخشید بی خداحافظی رفتم.نشد که بیایم و خداحافظی کنم...

جای همه خالی بود.چه همسفران مشهد و چه همسفران اصفهان....

و بقیه!

 

پ.ن:دعایم کنید!

پ.ن2:عید خیلی زود تمام شد...کلی از تکلیف هایم مانده!:(

 

 

فعلا!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


+ سه شنبه 90/1/9 5:54 عصر قاصدک خانوم | نظر