يكي از فيلم هاي دوربين ضحي براي بار دوميه كه سوار قطار مي شيم.
داشتم فكر مي كردم اون شب من و تو توي راهروي همون قطار اومديم از كوپه بيرون و همديگر رو بغل كرديم و با هم رفتيم دستشويي فكر مي كرديم ديوونه شديم....
يادته؟!
خب معلومه كه يادته!