سلام عارفه ... خوبي ؟
دلم الآنو نميخواد ...
يني الآني رو که نيستيم ... چشم تو چشم که ميشيم دلم ميگيره ... دلم ياد گذشته رو ميکنه ...
اعصاب گذشته رو هم ندارم ... ترجيح ميدم منتظر يه آينده روشن باشم ...
شبها و روزها ميگذرن ... بدون هيچ اتفاق خاصي ...
و تنها تفاوتشون توي اينه که يه روز خوبي و يه روزم نيستي ... اونم از چشمات ميگيرم ...
عاريف ... کاش فقط امروز خوابت ميومد ...
دلم ساز مخالف ميزد با حرف تو ... نبودي ... مشکل از خواب آلودگي نيس ... از فراتر از ايناس ...
عارفه ...
دلم خسته شد ... از بس دلتنگ شد واسه اين و اون ...
....... //