عربيم نمياد ...
انقدر تو طول ترم خوندم که ميخوام عق بزنم ...
فقط تجزيه حاليم نميشه ... که اونم دست و پا شکسته مينويسيم دگ ... !
مست فلوته شدم ...
زير لبم هي ميخونم :
فقط چند لحظه کنارم بشين
فقط چند لحظه به من گوش کن
هر احساسيو غير ِ من تو جهان
واسه چند لحظه فراموش کن ...
يني عااااشق اين تيکه م ... هي ام ميخونم واسه خودم ... اما ميبينم با صداي من جواب نميده ... بيشتر حالم بهم ميخوره تا اينکه حس بگيرم ... !
فقط صداي گرم خواجه اميري حس رو منتقل ميکنه ...
تو هم هنوز تو بحرشي ؟!
برو توش ... دَرَم نيا ... :)
ديشب يهو خوابت برد ...
اما من تا خود 2:30 از اين دنده به اون دنده شدم ...
بعدم ترجيح دادم بشينم بقيه کتابمو بخونم ...
اصن يه وضـــــــــــــــعي ...
امممممم ...
اجازه عاري ؟
ميخوام اقرار کنم منم ...
دلتنگم ...
عجيـــــــــــب دلتنگم ...........