• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : كند -و- كاو
  • نظرات : 6 خصوصي ، 31 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + maha 
    آره...انگار هر چي بيشتر بهش فک کني دلتنگ تر ميشي...
    درصورتيکه اين من جديد رو دوس داشته باشم با اعتماد به نفس ميگم اين منم...اما وقتي ميدونم اين اخلاقاي جديدي که پيدا کردم هيچ وجه مثبتي توش نيس چه نيازي هست به اين که بخوامن اين مها رو به خودم بقبولونم...
    البته گفتم که...برميگردم...به همون مهاي قبلي...خودمم نميدونم دليل اين لوس شدن چي ميتونه باشه...

    امروز اگه دقيق 10 مرداد باشه به اين معناست که مريم 32 روز ديگه برميگرده...واقعا چقدر خوب...!!

    چند روز پيش شنيدم يکي از بچه هاي طلوعي که ارتباط نزديکي با هم داشتيم افطاري بچه ها رو دعوت کرده...راستش دلم گرفت...يني در اين حد اين اطمينان رو دارم که اونقدر نزديک بوديم که تو مهموني 17-18 نفره اي که برگزار کرده جاي منم هست...چه بسا بايد تو اولويت ها ميبودم...اما خب...من که چيزي به روي طرف نيوردم...اما...به بچه هاي اينجا فک کردم...

    يني قراره مرام بچه هاي اينجا هم انقدر باشه...؟!
    و عمر دوستيمون...انقدر کوتاه...؟!
    پاسخ

    عمــــــر دوستي بستگي داره و دو طرف...وقتي ي طرف نخواد،عمر دوستي كوتاه ميشه....مرام و معرفت كم شده مها .... اما نه! فك نكن با اين حرفا مي توني از وظيفت شونه خالي كني و صبا نياي دنبال من..امكان نداره ... ما هستيم رفيـــــــق. ... ب قول خودم و خودت ...خودم و خودت..هميشه! باز هم ...خوشحالم ك مريم خانوم زودي مياد:)