• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : ...اراده حرف اول را ميزند!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 20 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    دامن کشان همي‌ شد در شرب زر کشيده

    صد ماه رو ز رشکش جيب قصب دريده


    داميّ و دانه بر پا ، شايد منش تماشا

    بيهوده دل مدارش ، مرغ از قفس پريده


    از تاب آتش مي بر گرد عارضش خوي

    چون قطره‌هاي شبنم بر برگ گل چکيده


    دل رفت تا شنيد اين ، تنها نه!همرهش دين

    اي کاش جان نماند بر اين تن تکيده


    لفظي فصيح و شيرين قدي بلند و چابک

    رويي لطيف و زيبا چشمي خوش و کشيده


    زان غنچه بر دلم تيغ،چابک به دست و پا ميغ

    اي ماه گوشه چشمي بر قامت خميده


    ياقوت جان فزايش از آب لطف زاده

    شمشاد خوش خرامش در ناز پروريده


    ماهي‌ به ساحل و خاک،چشمش به آب و نمناک

    يک بوسه ‌اش دهد جان ، طعم خوشش چشيده


    آن لعل دلکشش بين وان خنده ي دل آشوب

    وان رفتن خوشش بين وان گام آرميده


    اي ديده خون به پا کن،بخشش طلب دعا کن

    لعلش به خنده ديشب ، دل مانده تا سپيده؟


    آن آهوي سيه چشم از دام ما برون شد

    ياران چه چاره سازم با اين دل رميده؟


    آهو به دام صيّاد ، زين فتنه دل به فرياد

    تنها به خودپسندي چشمي که کس نديده؟


    زنهار تا تواني‌ اهل نظر ميازار

    دنيا وفا ندارد ‌اي نور هر دو ديده


    ما از ازل نظر باز،با بي‌ خبر مگو راز

    گوش نصيحتم کو تا بشنوم قصيده؟


    تا کي‌ کشم عتيبت از چشم دلفريبت

    روزي کرشمه‌اي کن ‌اي يار برگزيده


    خوش آنکه آن فريبا،چشمش به من چه حاشا؟

    او گر گزيده ما را ، با سر نه پا دويده


    گر خاطر شريفت رنجيده شد ز حافظ

    باز آ که توبه کرديم از گفته و شنيده


    اي بي‌ نشان به پيش آ ، عذر گنه به خويش آ

    با حضرتش چه گفتي‌ ؟ ‌اي غوره ي نچيده


    بس شکر باز گويم در بندگي خواجه

    گر اوفتد به دستم آن ميوه ي رسيده

    پاسخ

    عادله مغزم يه درصدم گيرايي كشش نداااره!:)يعني گيرايي و كشش شعر نداره.داغون به همين ميگنا!