• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : اين بغض را بگو كه نشكند..
  • نظرات : 2 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    تو ک دوباره مشکي شدي...

    البته من مشکي رو دوس دارم ولي بقيه وقتي ناراحتن مشکي ميشن...

    پاسخ

    نه من كلا تنوع طلبم!:)

    منم سرگشته حيرانت اي دوست

    کنم يکباره جان قربانت اي دوست

    تني نا ساز از شوق وصل کويت

    دهم سر بر سر پيمانت اي دوست

    دلي دارم در آتش خانه کرده

    ميان شعله¬ها کاشانه کرده

    دلي دارم که از شوق وصالت

    وجودم را ز غم ويرانه کرده

    من آن آواره بشکسته حالم

    ز هجرانت بُتا رو به زوالم

    منم آن مرغ سرگردان و تنها

    پريشان گشته شد يکباره حالم

    زِ هَر سر بر سر سجاده کردم

    دعايي بهر آن دلداده کردم

    ز حسرت ساغر چشمانم اي دوست

    زبان از يکسره از باده کردم

    دلا تا کي اسير ياد ياري؟

    ز هجر يار تا کي داغداري؟

    بگو تا کي ز شوق روي ليلي

    تو مجنون پريشان روزگاري؟

    پريشانم، پريشان روزگارم

    من آن سرگشته ي هجر نگارم

    کنون عمريست با اميد وصلت

    درون سينه آسايش ندارم

    ز هجرت روز و شب فرياد دارم

    ز بيدادت دلي ناشاد دارم

    درون کوهسار سينه خود

    هزاران کشته چون فرهاد دارم

    چرا اي نازنينم بي وفايي؟

    دمادم با دل من در جفايي

    چرا آشفته کردي روزگارم

    عزيزم دارد اين دل هم خدايي

    پاسخ

    بله.دوست عزيز توجه داشته باشن!
    + يه اشنا 


    سلام عارفه خانوم قاصدکي!خيلي وب قشنگي داري.

    کم پيدايي ها

    پاسخ

    سلام.ممنون.اگه آشنايي خودتو معرفي كن خب!من كم پيدا نيستم.
    + مستانه 

    پاسخ

    خودتي!:)
    و علي چه غريبانه صبوري مي کند



    بعد از هجرت يار . . .
    پاسخ

    چه غربتي است تنهايي علي...


    عارفه...

    عاليه... عالي...

    پاسخ

    ....
    تنهايي ؛ غربت ؛ بي کسي ؛ غم امشب بيداد مي کند ... ديگر ريختن اشک هايم هم دست خودم نيست ... امشب چه مي کنند علي و زينب و حسن و حسين ؟؟؟ آخ خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ...
    پاسخ

    چه مي كند بغض زينب....
    + vip 

    من اين چيزها رو اون طور که بقيه مي گن و از زبان علي هي مي نويسن رو نمي فهمم...من هنوز به اونجا نرسيدم که معرفتم اينقدر بالا باشه...من فقط مي تونم بخونم و در حد خودم بغض کنم...من نمي تونم اين طوري از فاطمه بگم...

    من در حد خودم نوشتم...

    پاسخ

    منم نمي فهمم.هنوزم به اون حد نرسيدم....من در حد قاصدك بودنم مي فهممش...همين.

    اي کاش علي را غريب و خسته و تنها رها نميکردي ...

    ممنون...

    التماس دعا
    پاسخ

    اي كاش....


    کشتي پهلو گرفته است و گريه!

    مي خواستم چند خطي از اين کتاب بنويسم که شما نوشتي! دقيقا همنن قسمتي که تصميم داشتم بنويسم رو نشوتي!

    دستت درد نکنه

    اجرت با خود خانم

    پاسخ

    خيلي قشنگه.خيلي...ايشالا اجر شما هم با خودشون....