• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : گفتي رها شو اما...من ديگه پر نداشتم...
  • نظرات : 7 خصوصي ، 133 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چون از بانو امين اومده بودم!و خيلي ناراحت بودم !همش به مامانم مي گفتم من عارفه مي خواهم....و مثل خل ها بغض كرده بودم....و با خودم مي گفتم تو خيلي خنگي كه روشنگر قبول نشذدي!
    پاسخ

    اي خدا......چي بگم..؟؟؟هنوز راهشو اختراع نكردم...خوااااهش....اگه ناراحت باشي عارفم ناراحت ميشه....:(