مي خواستم با خواهر ضحي حرف بزنم. ضحي بايد صدام رو مي ذاشت رو بلنگو. اين قدر گفتم: الان رو بلنگوئه؟ نزديك بود گريه ام بگيره!
من باهات قهرم ها...!