خواب بودم داشتم خواباي رنگي رنگي مي ديدم.
تازه نگين داشت دفتر كلاس چهارمش رو برام مي خوند توش نوشته بود: رحيمي پور دختر مهربان و خوش قلبي است...
آخ...كه من چه قدر از اين صفت خوش قلب خوشم مي ياد....
نظرا رو قبل از اينکه بگي خوندم.
من قليم.
(نمي دونم چرا دلم مي خواد بنويسم. قولي!)
صورتي قشنگه.
منم دوسش دارم.
زياد حرص نخور.
سلام!
هه مثل اينه كه اول شدم!همه از زور بي كاري چرت و پرت مي گن!
مدال رو اعصاب رفتن رو بايد به اين يارو بي كاري داد!