پس بالاخره گرفتي قضيه از چه قراره!
خوب خدا رو شكر.
جواباي خواهرتو ديدم. منهم جواب جواباشو دادم!
من ديگه رفتم.باي!
خودش بياد صادقانه بگه. صادقـــــــــــــــــــــــــــــانه!
اگه مي خواد معين بانو از مرخصي برگرده، بايد قلي باشه و اينو خودش بگه نه تو!
البته اگه نمي خواد هم هيچ حرفي توش نيست!
هروقت ميام يه كم احساساتي بشم . اين شكلكه قلقكم مي ده،
بالاخره همه كه مثل هم نيستن و البته كه بعضيا بهترن!(باز به خودت نگيري هوشنگ جان.ببخشيد اشتباه شد هوش بانو!)
نگران كد امنيتي هم نباش من تا سه دقيقه ديگه مي رم.
من تا مطمئن نشم كه قليه باهاش حرف نمي زنم.
تمام
چي عجيب بود؟
انگار شكلك رو نديدي، تو ادبيات آرايه ي كنايه رو بهتون درس ندادن؟
واي چه مهربون!
واقعا به خاطر من مي گي؟
راستي ببينم. اينقدر كه تو ناراحتي كه من با اون دختره حرف نمي زنم، خودش هم براش مهمه؟
من كه فكر نمي كنم.
وقتي گفتم مي خوام برم مرخصي گفت به سلامت!
براي همينه كه مي گم پليه نه قلي!
خوب مي خواي بهت بگم فكور؟
آي كيو هم بد نيستا؟
هرچي باشه فرق نمي كنه. فقط بايد به هوش سرشارت اشاره داشته باشه!
ولي اينا تكراريه. من از هوشنگ بيشتر خوشم مياد .خيلي بهت مياد!
پ.ن: مقصر خودتي كه ازم خواستي بهت نظر بدم. هنوز هم دير نشده كه نظرت رو عوض كني!
آخرش به اون دختره مي گي يا نه؟ تكليف منو روشن كن!
ببينم از پس يه كار بر مي آيي يا نه؟
همچين كاري هم نيست البته!
هوشيار چطوره؟
هوش زاده چي؟
هوشمند؟ هوشنام؟ هوشدار؟ هوشپوش؟ هوشخواه؟ و...
اما خودمونيم، هوشنگ يه چيز ديگه ست!