دنياي قاصدكي
تو را به دست باد مي سپارم
اوج بگير
اما اگر روزي گذرت بر كوچه هاي دلتنگي افتاد
غريبه از كنارم عبور مكن
بي انتهاي شانه هاي دوست
رهايم مكن