چرا نظرو خصوصي مي کني؟
بذار با حقايق رو به رو شه....
اين براي فرزانه سادات
اينم براي جوووودي ابوت !!
ميگم گستاخ شدي ديگ! :(
جواب نظرمو بده بچه جان!
عارفه چيزي که از اون ابتداي وبلاگ نويسي تو درک نکردم! اين اينتر هايي که بيخود و بي جهت آخر مطلبت مي زني! واقعا دليلش چيه؟
مي دوني چيه؟ از اين جمله ي اميدوارم "بچه هاي نور هميشه بدرخشن" خوشم نيومد.
بچه هاي نور هميشه مي درخشن( ايشالا) ولي نه به اين خاطر که بچه هاي هنرستان نورن! واسه اينکه خودشونن!
فراموشش کن.... :(
بچه ها روشنگر هم قرار بود هميشه بدرخشن..... اي خدا....
ديشب نصفه شب اين مطلبتو خوندم! يه ساعت با خواب آلودگي تمام در حالي که فکر نمي کردم هيچ وقت بتونم آرايه رو تمومش کنم داشتم دنبال اسم فرزانه مي گشتم که بحمدلله پيدا نکردم و کلا ارتباط اين مطلب رو با حضرتشون نيافتم!
حالا اينو بي خيال، ديدي زينب چه قدر خودشو نا ديده ميگيره؟ خبر نداره تو، تو جيب مني! :))