ماندگاري غمي که از دوري يک پدربزرگ نشئت ميگيرد...
بلاتر!
اه...
من الان مسنجر و نه تو هستي نه مها....
ايش...
زبان فارسي خونا!
سلام!
عزيــــــــــــــززززم! کسي نبود که مثل يه فروشنده ي مهربون يه جعبه قهوه بگيره جلوي بينيت و روان و اعصابتو راحت کنه از اون بوي مشمئز کننده؟!
:)
نکن اين کارو با اين وبلاگ نگون بخت!
چند وقته فونت هات درب و داغون شده! اين آخري که ديگه خيلي مريضه...