گيلي خوشجل كي دور بزنيم !؟
ا همون آه عميقا بود ... ا همونا ...
خوبه ك آرومي
فكرم نكن ك ا آروم نيسمااا
همه آروميم
يه درصد فك كني ما خوب نيسيم !
چيزه ! آهان منم قراره ب حرف معدنچي ( شب دوم روبه رو در هواي سرد ) فك كن يادت مياد؛ عمل كنم ...
سختمه!
:دي
قراره آروم شم معلومه ؟! نميشه ! ي درصدم امكان نداره
خودمم نفهميدم چي گفتم ولي واقعا و كلا و عملا امكان نداره ..
سلام..
خوش به حالت...
قبول باشه:)
به روزم و خيلي منتظر :) ....
سلام !!
اظهار وجود ...:)
آخ گفتي ... قلم پلاسيده ي من هم 2 ايام محرم دو بار نوشت. خيلي خاص ميشه! باورم نميشه ک اينقد زود از حال و هواش اومدم بيرون.
توي اين دوسالي ک وبلاگ دارم هيچوقت ب اندازه ي الان وبلاگم دلگير نشده بود نميدونم چ مرگشه يا چ مرگمه!
عارفه نوشت هات باحال بودن!!
دوباره ميام
كه بخونمش
بعدتو
هرجابروم آواره ام....
شوخي نيست!
اينجاحکم داده اند به تخريب دلي.....!به ثانيه هاي خستم سربزن.اگه با تبادل لينک موافق بودي درخواست بزار.
فکر کنم مسئولين مدرستون چند وقت ديگه براي صرفه جويي در وقت به جاي ثبت روزايي که نرفتي مدرسه روزايي که رفتي رو ثبت کنن!
جناب.
ئه چي مي خواستم بگم؟
يادم رفت.
ولش کن اون چيزي رو که مي خواستم بگم. من امروز مدرسه نرفتم. ديروز هم نرفتم. ديروز نرفتم چون حالم خوب نبود. و امروز نرفتم چون پک شيمي داشتيم و من که ديروز حالم خوب نبود هيچي نخونده بودم.(نکته: پک شيمي خيلي اصطلاح عجيبي نيست شيوه اي است براي در رفتن از زير دست خونساري و توانگر که معلم شيمي محترمون ابداع کرده! به جاي امتحان مي گه پک! يعني پرسش کتبي! بعدم مي گه که اصلا لازم نيست بخونيا! چون امتحان نيست! من که نمي خوام امتحان بگيرم!) خلاصه منم که ديدم اين آدم زبون نفهمه ترجيح دادم تو خونه بمونم! چون مي رفتم و گند مي زدم! چه فايده واقعا!
نکته دوم اينکه من هيچي از اين مبهم نوشت هاي شما نفهيدم! الحمدلله! قبلنا مي فهميدما! الان ديگه نمي فهمم! برو فکر کن ببين چه گناهي به درگاه خداوند کردي که از نعمتي مثل من محروم موندي.
مي رم شيمي بخونم...