• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : مبهم تر از هميشه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    واااااااي!عارفه!
    احساس مي کنم درکت مي کنم!
    البته نه در حد خودت ولي يه جورايي مي فهمت!
    ديروز عروسي دختر خاله ام بود!
    اصن يه وضعي بود!
    همه شاد و سرخوش!من غمبرک زده بودم!يني رفتا!يني رفت!
    پاسخ

    وااااي هدي! ببين يني رفتا....رفت!البته واقعا خوبه ك درك مي كني،اما سرت نمياد مگر در اين صورت ك ريحانه زود تر از تو عروس شه! (ك لازم ب ذكره اگ زود تر عروس شه تو دگ عروس نميشي..!ترشي و اينا:دي!) ولي حس خيلي بديه.من تمام سعيم اينه ك ب رو خودم نيارم....:(