• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : ديـــــدمــتـــــ...!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با عرض سلام و اظهار وجود.

    منم خوبم !!

    من ب اشک شوق اعتقاد دارم. خيلي باحاله. خصوصا اگه روي تخت دراز کشيده باشي و چراغ ها همه خاموش باشند و چيزي ب نام آهنگ توي گوشت. و اواسط يا شايدم اواخر خرداد بود. و ب ما گفته بودند ک 31 خرداد مي آيد. يعني خيلي زود...

    و من داشتم ب تمام اين چيز ها توي اون تاريکي معرکه ي اتاقم فکر مي کردم. بي سر و صدا آمد. و من خودم هم از آدمدنش عجيب تعجب کردم ...

    توي همون تاريکي از خودم عکس گرفتم . از همان مهمان ناخوانده. همش يک قطره بود. ولي بسيار عميق. رد اش روي صورتم مانده بود. تا مدتي ب عکسش نگاه کردم ... بعد هم آن عکس را مثل بقيه ي عکس هاي خودم پاک کردم.

    قرار بود 31 خرداد بيايد. نيامد. اما من و آن مهمان ناخوانده در ان شب ک اواسط يا اواخر خرداد بود کلي حال کرديم توي تنهايي و تاريکي معرکه ي اتاق ...

    آخي ! ابراز وجود جوگيرانه اي بود !!!!

    پاسخ

    سلام اظهار وجودم!آخــــــي...!چه هيجان انگيز بود!ولي كلا اشك شوق موجود جالبيه!:)جدي ميگم...عيبي نداره ك نيومد.اواسط يا اواخر خردادو بچسب!اوهوم.ولي قشنگ بود:)