با عرض سلام و اظهار وجود.
منم خوبم !!
من ب اشک شوق اعتقاد دارم. خيلي باحاله. خصوصا اگه روي تخت دراز کشيده باشي و چراغ ها همه خاموش باشند و چيزي ب نام آهنگ توي گوشت. و اواسط يا شايدم اواخر خرداد بود. و ب ما گفته بودند ک 31 خرداد مي آيد. يعني خيلي زود...
و من داشتم ب تمام اين چيز ها توي اون تاريکي معرکه ي اتاقم فکر مي کردم. بي سر و صدا آمد. و من خودم هم از آدمدنش عجيب تعجب کردم ...
توي همون تاريکي از خودم عکس گرفتم . از همان مهمان ناخوانده. همش يک قطره بود. ولي بسيار عميق. رد اش روي صورتم مانده بود. تا مدتي ب عکسش نگاه کردم ... بعد هم آن عکس را مثل بقيه ي عکس هاي خودم پاک کردم.
قرار بود 31 خرداد بيايد. نيامد. اما من و آن مهمان ناخوانده در ان شب ک اواسط يا اواخر خرداد بود کلي حال کرديم توي تنهايي و تاريکي معرکه ي اتاق ...
آخي ! ابراز وجود جوگيرانه اي بود !!!!