سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

میزند.

محکم هم میزند.

آن قدر محکم که حتی نمیتوانی بهش بگو... دو دقیقه وایسا!

نیازی به اجازه گرفتن ندارد.خودش میداند چطور بزند....چطور بزند که خالی شود.

که لیاقت کسی  که برایش می زند بیش از این است....

دست بدار نیست...هر چه گریه میکنی،اشک میریزی،برای مظلومیتش آه میکشی کار خود را میکند....

تمامش نمیکند.

حق هم دارد.

نباید هم تمام کند..

مگر آنها نبودند که حسین را زدند...بگذار من هم با تمام وجودم بزنم...تند هم بزنم.آن قدر بزنم که دیگر رمقی برایم باقی نماند.

این رمق نداشتن می ارزد به هزار بار بی رمقی برای حسین...

بگذار بزند..

جلویش را نگیر...

بگذار قلبت آنقدر محکم بزند...محکم بتپد برایش،که بی رمق بی رمق شود...

این بی رمقی...

عشق است...

همان عشقی که وادار به زدنش کرده.

همان عشقی که دلیل تپیدنش بوده...

بگذار محکم در سینه ات بتپد...محکم به سینه ات بزند...

تو که فریادش را نمیشونی...بگذار اینگونه خالی شود...

بگذار قلبت با تمام عشقش بزند....

 

 

 

 

 

 

 یا حسین...

 

 

 


+ سه شنبه 89/9/23 7:3 عصر قاصدک خانوم | نظر