سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

من

تابستونی

احساس

نکردم!

 

لابد میگید بی احساسم.نخیرم!خیلی هم احساسات دارم!آخرشم!چی فکر کردین!

 

***

احساس میکنم از تمام شدن سوم ب تا پا گذاشتن دوباره به محفل علم و دانش(به به) که البته متفاوت تر از بقیه ی محافل گرامی ای بود که همواره برای آمدنش لحظه شماری می نمودیم البته اینبار با تفاوتی اساسی تر مدت زمانی کوتاهی گذشت که اسمش را گذاشتنه اند تابستااان!

جالبی نکته در این است(مرسی جمله بندی!) که هر وقت برای آمدن چیزی که خیلی دوست داری زودتر اتفاق بیفتد انتظار میکشی ثانیه هایت آنقدر دیر می گذرند که دلت می خواهد با مشت بکوبی در شیشه ی گرامی ساعت یا تقویمت را برداری و جرواجرش کنی!(این از خشونتای قاصدکانم بود خودتونو ناراحت نکنین!)

اما به هنگامی که دلت میخواهد یک اتفاقی خییییلی دیر بیفتد(یعنی حتی الامکان دیرترین حد ممکن به طوزی که حتی مایل باشی اتفاق نیفتد!)آنقدر زمان زود میگذرد که دلت می خواهد به پای هر چه تقویم و ساعت است بیفتی بلکه گوشه چشمی بنمایند(که واقعا زحمت میشکند) و اندکی آرام تر به روال خود ادامه دهند!البته در اینجا هم مقداری خشونت لازم است که برای جلوگیری از بدآموزی برای کودکان عزیز(:دی) از مطرح آن جلوگیری مینمایم!

در هر صورت این دو عمل غیر منصافنه ترین حالت مکن است!یعنی غیر منصفانه تر از غیرمنصفانه ترین کار غیرمنصفانه ی دنیا از این عمل منصفانه تر است!و ما هم باید خود را فدای این انصاف روزگار کنیم...

بگذریم..

نه...

عمیق که فکر میکنیم نگذریم.نگذریم چون همه چیز خلاف علایق دارد پیش میرود(البته جز موارد استثنا که خیلی هم خوب پیش میرود!)و اینکه ما تا دو روز دیگر که البته اگر فرض کنیم ساعت ها را درحال حاضر عقب نکشیده اند باید دبیرستانی بشویم و این هم دست خودمان نیست.این هم یکی از عملیات منصفانه ی روزگار است.(من قربون این انصاف روزگار برم الهی!درگیرش شدم...)

در هر صورت من در حال حاضر (که واکسن هم زده ام بالاخره) اعصاب خود را به رایگان گذاشته و دیگر باکی ندارم که برایم اتفاق بدی بیفتد!به زبان ساده : زدم تو فاز بیخیالی!

عیبی ندارد.فوقش دبیرستانی میشویم.فوقش چندماه اول سختی میکشیم.و فوق فوقش این است که جو ناگهانی بهمان فشار میاورد و شیرین میزنیم!و چون در سوم ب ای ها شیرین زدن امری عقلی و عادی و روز مره است مشکل چندانی پیش نمیاید.من به همگان اطمینان میدهم که خللی وارد نخواهد شد!

(به هیچ عنوان قصد توهین به سوم ب ای های عزیز را نداشته ایشان من باب شوخی بودند خودتان را اذیت نفرمایید)

در هر صورت خلاصه بگم...

 

دو روز دیگه همه چی دوباره شروع میشه!با تمام سختیاش و دوری دوستاش و همه چیش...شروع میشه!

حالا تصمیم با خودتونه.اگه لازم میدونید با ساعت و تقویمتون لطیف باشین و اگر نه هم میتونین خیلی راحت از خشونت استفاده کنید.مانعی نداره.

 

والسلام!

همین و بس!

 

 

 

 

 

 

 

التماس دعااا..


+ چهارشنبه 89/6/31 12:31 صبح قاصدک خانوم | نظر