سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

شاید میان بلند ترین هیاهوی اطراف ِ "بودنت " کسی باشد که با وجود تمام همراهی اش ته قلبش بلرزد؛

شاید کسی باشد که دلتنگی آزارش دهد و کسی باشد که نتواند با بودن ِ "نبودن ها " دست و پنجه نرم کند ...

شاید در این میان یکی باشد میان تمام جیغ جیغ هایش؛

داد و فریاد ها و خنده هایش؛

خودکار میان دستانش بلرزد؛

پرده ی اشک جلوی چشمانش را بگیرد؛

و دلش تنگ شود ....

 

و شاید کسی هم در این میان کرکره ی احساساتش را کشیده باشد پایین و هیـــــــچ نگوید؛

و هیچ هم نخواهد ....

 

دلیل محکمی نیست که خوب نباشی؛

نه اتفاقا ...

خوب هستی؛ خوب ِ خوب ...

فقط گاه گاهی ته دلت می لرزد ؛

با خودت که تنها می شوی بغض خفه ات می کند،

می ترسی ...

نگرانی ...

و فشارت به حد لرزاندن دستانت می رساندت ...

در حالی که خووووب ِ خوبی؛

بی تعارف ....

و تظاهر نیست صدای خنده ها و حرف زدن ها و شوخی های پشت سر هم ت که در گوش اطرافیانت می پیچد ....

 

فقط موقع دعای عهد سر صف؛

دلت آنقــــــــدر می لرزد که می خواهی همانجا سر بگذاری روی زمین و مجال دهی به بغضت؛

بگویی هر جور می خواهی رفتار کن .... دلت برایش بسوزد؛

برای بغض های مانده در گلویت ....

 

تا باشد می گویم ؛

تظاهر نیست این خنده ها؛

و دلیلی نیست بر خوب نبودن ....

 

خوبم .

فقط نگرانم ...خیلی نگرانم .

شاید همین نزدیکی باشد که شعور آدم ها اجازه ی آرامش بدهد به کسانی که آرامششان برایم مهم است ؛

و شاید همین روز ها دلتنگیم بار سفر بندد از این کوچه ی تنهایی و بودن غریبم ؛

فقط ....

حیـــف ...

 

حیف که تا آخر؛

کوچه بن بست است ....

 

پ.ن: شخصیت رفته رفته جدید تر شدنش را ب رخم می کشد.

دوسش دارم این شادی ها و خنده های بلندم را ...

خیلی هم زیاد ....

 

فقط می گم که ...

مضطربم .

همین ...

 

...//

 

دعا می کنم واسه همه اونایی که این روز ها بقیه آرامشو ازشون گرفتن و هی نمک می پاشن رو زخم ....

 

 

 

آخرین پ.ن : به جانِ عارفه من خوبم...:)

دعا کنید ...

 

 

عکس

 


+ سه شنبه 91/7/11 7:43 عصر قاصدک خانوم | نظر