سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

شاید،

در تمام لحظه هایی که حس میکنی تنهایی،

در اوج احساسات دلگیرانه ات،

در میان حسی که دائم می گوید،همه تنهایت گذاشته اند،

شاید اگر فکر کنی،

منطقت  را بریزی روی دایره،

بفهمی،

درک کنی،

حس کنی،

که هنوز طعم تنهایی را نچشیده ای....

 

پس حرف نزن.

سکوت کن.

و به دور و برت خوب نگاه کن.

آنوقت می بینی،

با تمام وجودت درک میکنی،

که همه در کنارت اند،

و نمی گذارند تنها باشی،

هیچ وقت.

 

....و خدایی که در این نزدیکی ست.

لای شب بو ها نه،

همین کنارت.

در وجودت....

 

 

پی نوشت:

و توکل علی العزیز الرحیم.

 

 

 

 مهم نوشت:منظورم از اینکه همه در کنارتند با اینکه مهم تر از همه این است که خدا در کنارت است را بد بیان کردم انگار!منظورم این بود که خب خدا هست،تو نباید با وجود او احساس تنهایی کنی!این بعد واقعی اش بود،و آن بعدی که نوشته بودم بقیه در کنارت اند برای زمانی ست که مثلا در گیر دنیایی...وای!نمی دانم منظورم را چگونه بیان کنم.ولی انگار خیلی بد شد منظورم!

کمکم می کنید برای توضیح..؟!

 


+ دوشنبه 90/3/9 11:54 صبح قاصدک خانوم | نظر