ســـاده ی ســـاده..
از دســت میـــرونــد ..
همـــه ی آن چــیزها کــه..
سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...
|
تو می دانی از اوج سقوط کردن یعنی چی...؟!
نه.
فکر نمیکنم بدانی....اگر بدانی هم نمی فهمی.
من که نیستی....اگر بودی،نمی دانم تا اینجا را هم بودی یا نه!
سقوط.واژه ی عحیبی ست.زندگی پر از واژه های عجیب است اما....
پ.ن:میشود خواهش کنم....دعایم کنید...؟!
پ.ن2:انگار دارم رفته رفته بین زمین و هوا می مونم.حس میکردم همه ی سقوطا آخرش به یه جایی میرسه...که نرسید.