سفارش تبلیغ
صبا ویژن
               قااااااصدکانه
                            ســـاده ی ســـاده.. از دســت میـــرونــد .. همـــه ی آن چــیزها کــه.. سخــت سخــت به دست آمدنـــد ...

 

هم اکنون که شما چشم دوخته اید به صفحه ی مشکی مانیتور و این ها را می خوانید،مسلما،قاعدتا،طبق برنامه،اگر خدا بخواهد،ما داریم در اماکن مختلف: نماز خانه،حیاط،پیلوت،پیش دانشگاهی،کلاس،راهروهای خیلی تاریک،و جاهای نامحسوس گشت و گذار میکنیم.

یا شاید هم همه دست به دست هم داده ایم برای یک عدد گند کاری بزرررگ!درست کردن سالاد ماکارونی.و مدیونید اگر فکر کنید قرار است کثیف کاری ای خدایی نکرده،زبانم لال رخ دهد!

انشاالله زمانی که این را می خوانید امتحان دینی مان را دادیم،شیمی مان را نوشتیم،وریاضیمان را حل کرده ایم.حالا نمی شود اینها خودش انجام شود و من اینجا بمانم؟!

نمی دانم چه اتفاقی قرار است بیفتد.اما خوبی ماجرا اینجاست که اولین اردویی ست که در آن با بچه های جدید ارتباط برقرار کرده و از همدیگر شناخت داریم.

 

دوستانی که رفتید.

همین الان که این را می خوانید بدانید.

همین الان،در هر کجای مدرسه که باشیم،دلتنگتانیم.جایتان هم خیلی خالیست.

خیلی...

 

ارادتمند:قاصدکی،با کلی کار نکرده برای فردایش....

تولد عبدوووووو مبااااااارک!

 

 

 


+ سه شنبه 89/12/3 4:29 عصر قاصدک خانوم | نظر