• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : پ.ن
  • نظرات : 3 خصوصي ، 10 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نرگسم 
    اولين قدمو برداشتم....
    پاسخ

    مااا چاككككر شما و قدم اولو خودتون هستيم نگسي خانوووم ....:: كلللي دوست دارمممم:):*
    الآن ايشون رو كه فرمودين يني خودتون نسبت به من .... ؟!


    اهم اهم ...
    الآن سكوت اختيار كردم خير سرم !!
    پاسخ

    امممم....آره:( عزيزم ....من عاشق ستاره بغل اسمتم ....
    به جون خودم به يکي از بچه هامون هي گير دادم که داري عروسي ميشي؟
    عارفه باورت ميشه که عروس شد؟ نه باورت ميشه؟
    پاسخ

    يا علييي بن موسي...خداياااا ما را نجات بده :))))
    بله! مردم فکر مي کنن وقتي عروس بشن عالم و آدم نشستن تماشا کنن که با کي قهر ميکنه!
    ايش ايش...
    پاسخ

    ولم كن بابا ديوونه شدي :))))
    + دريا 

    نه...... يه نفر باشه که نوشته هاتو بخونه و باهات حرف بزنه.... ولي نيش و کنايه نزنه! دلم اينو ميخواد

    دلم ميخواد درباره ي خودم با خودم حرف بزنن!!!!!

    پاسخ

    باشه باشه دريا اوج نگير :دي بذا بندازن...تو اين دنيا يكي نيش و كنايه بزنه چي از كي كم ميشه؟:)*
    اهم...
    يه چيزي مي خواستم بگم منصرف شدم!
    بعدشم الان باهات قهرم!
    دليل نميشه وقتي عروس شدي جواب منو نديا! ميگن مردم ازدواج که مي کنن خودشونو مي گيرنا! من باور نميکردم!(اگه قيچي اينجا بود برميگشت مي گفت لعنت به اين فرهنگ تجرد :)))) )
    پاسخ

    آقا اين جريان عروس شدن چيه؟؟:)) بگووو...نه بگو بينم....منم بات قهر بودم يني ي ذره دگ مي موندم ي دعواي گنده مي كرديم :)))
    من ديشب هي داشتم به مغزم فشار مي آوردم که خاطرات گذشته رو به ياد بيارم ! مگه يادم مي آمد !!واي وضي بودا عاارفه ها يني اصلا تو ذهن من بخش خاطرات تعبيه نشده فک کنم !
    پاسخ

    هعيييي خواهرييي هعيييي....بد دوره زمونه اي شده :دي
    منم دلم خيلي ميخواد..نوشته هاي يکي رو بخونم هي برم در موردش باش حرف بزنم:دي
    پاسخ

    واااي! من هم دوس دارم يكي باشه اينجوري هم خودم اينجوري باشم :دي
    يکي از دلايل وابستگي من به وبلاگم همينه. نظراتم ، دفتر خاطراته ...
    بايد بياي و ببيني !
    پاسخ

    من مي خوام :( من غرق شدن وسط خاطراتي ميخوام ك هيشكي ازش خبري نداره ....
    اتفاقا داشتم دفترخاطرات هاي قديمي ام رو مي خوندم!
    و وبلاگ خانوم لياقت رو!
    و اينکه چه قده اون روزا عجيب بود! نبود؟
    پاسخ

    هوم! خيلي .....خعــــلي!