• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : عيد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + maha 
    اه...
    هيچوقت نميتونم اولين نفري باشم که نظر ميذاره...
    در واقع تو هيچي نميتونم اول باشم...اينا که سهله...به قول پلي:هعي...

    چه عيد دلگيري بود...دوسش نداشتم...
    با اين حال منم عيدو بهت تبريک ميگم...
    کاش زودتر فردا بشه...شايد اين سردردها با ديدن رفقا آروم گرفتن...شايدم...
    پاسخ

    ي بار فقط ب خودت ميگم آپ كردم بياي بنظري...اول شي ....كي ب كي ميگه نمي تونه اول باشه..همچين روز كارنامه ها بشه مها خااانوم...بالاي اسم حديث در خدمتموني شيريني مرحمت ميكني...گفته باشم...آره....اصن ديروز خوب نبود...ميشه گفت يكي از شديد ترين روزاي دلگير زندگيم بود...هعععي مها ...راستي..ما ك صب كلي گفتيم خنديديم ...تو سر و كله هم زديم...جاي تو هم خيييلي خالي بود ولي خب استرس داشتي....و آخر روزم ك ...آخه مها..چرا اينو ميگي..حتي زماني ك ني ...! مرسي نظريدي...حال ميكنم نظر ميدي..جدي ميگم...:*
    + عادله 

    ب ياد اون زمان هايي ک دلم واسشون کلببييببي تنگ شده:

    اووووووووووول!!!:پي

    پاسخ

    واااااااااااي عادلههه ....يادته ؟!! عزيززززم.....:*
     <      1   2