منم خواهر زاده دارم!
قربون صدقه ي من نمي ري؟
تازه خواهر زاده ام بزرگه! و همين الان داره به مامانم مي گه که غنم و بقره و حمار و غيره چه صدايي مي دن!
ها ها ها!
خانوم فخار.
ايني ک واست مي فرستم داستان ياسيه واسه نشريه.
نقاشي بکش واسش
مي گم اون موقع ک تو مدرسه بغل هم بودين هم اين قدر قربون صدقه ي همديگه مي رفتين؟
چـــــــــــــــــــــــــــــــــه قدر قربون صدقه ي هم مي رين!
:-&
تو بين منتظران هم عزيز من ، چه غريبي عجيب تر ، که چه آسان نبودنت شده عادت چه بيخيال نشستيم ، نه کوششي نه وفايي فقط نشسته و گفتيم ؛ خدا کند که بيايي
اللهم عجل لوليک الفرج
ديدي کد امنيتي چه شاخ شده؟؟؟
رنگي شده...:)
سلام....
به قيچي هم گفتم....زياد بود نخوندم....:)))
ما نمي ريم کوه صفه چون ماشين جا نداره و آقاي داماد با اون يکي ماشين رفتن!
غصه نخورين ديگه!