من با پولي موافقم . از دکترا تنفر دارم ، تنفر. اينا فقط يه نيگاي کوچولو به گلوي آدم ميندازن بعد هم با تجويز يه مشت مسکن و قرص و درد و کوفت و زهر مار ميگن ما دکتريم ...مثلا. بد تر از همه اينکه يه هفته مرخصي(!) مي نويسن و آدمو واز زندگي ساقط مي کنن . اينا نمي فهمن دواي درد ما مدرسه ست ...نمي فهمن با دوري از مدرسه ماها تازه آنفولانزا مون اوت ميکنه ! اينا هيچي نمي فهمن ... تازه آدمو از خوردن بستني هم منع مي کنن . اينا نمي فهمن اگه قرار باشه تو کل دنيا يه چيز مرض لاعلاج ما رو شفا بده ، بستنيه!
زبان حال بروبچز بيمار: آن درد ندارم که طبيبان دانند ، دردي است محبت که حبيبان دانند ...!
ضمنا اين سرفه ها و سرگيجه و تب و سياهي رفتن چشما ، داره کم کم مي ترسونتم . نکنه آنفولانزا خوکي گرفته باشم ؟
من مريضم. بايد برم دكتر. از دكتر متنفرم. من نيومدم مدرسه. من كلاس زيست مي خوام. من دارم برنامه كودك نگاه مي كنم. اين جا هيچ كس نيست. نغمه خوابيده. مامي رفته دانشگاه. بابي هم رفته اون خونه رو ببينه. اخوي مون هم نمي دونيم كجاست....
آه....!
امروز كه از بلند شدم ديدم تب دارم و سرم گيج مي ره!!!
رفتم دكتر 2امپول زدم!
به پولي ...تو خجالت نمي كشي سر كلاس مي ياي تو وبلاگ؟!!!!!
من حالم بده توچي؟!!!!
سلام عليكم ازشدت آنفولانزاي خوكي و شكست و اينا مووي ميكررا ولكردم اومدم به تو نظرميدم!
از هندسه متنفرم!
سلام.
والا ما اول تو پارسي بلاگ يه وبلاگ زديم، ديديم بازديد نداره !!
رفتيم توي بلاگفا يه دونه ديگه زديم. بعد پولي گفت بلاگفا اسرائيليه ، دوباره توي پارسي بلاگ وب زديم ، که اگه شما نبودين همين دو تا نظر هم توي وبم نبود !
سلام عارفه جونم ! ممنون بابت قالب !ممنون عزيزم !هم تو هم ضحي ! اتفاقا من هم سه شنبه مريض شدم اما خيلي به موقع بود ! آخه همون روز دفاع بابام بود مجبور شدم نرم مدرسه البته با گواهي !
هنوزم خوب نشدم ! امشدوارم زود زود خوب شي !راستي بازم سلام برسون ! فعلا !
درخت بهشتي !!!
بابا كارت خيلي درسته آبجي كوچيكه ي آبجي بزرگه!!!!!
خيلي حال كردم با وبلاگت!!!!
الان ميگي چرا اين مليحه اينجوري حرف ميزنه؟!
عادت ميکني عزيزم!!!!
ولي جدا ميگم فکر نميکردم تو سن شماها هنوز وبلاگ نويسي رسم شده باشه....ولي انگار عقبم از زمونه!
زمونه عوض شده خواهر!
ما اون موقع ها اصلا نميدونستيم اينترنت چيه؟
باران كه مي باريد ، تولد سارا بود .
باران كه مي باريد ، باران به دنيا آمد (كوثري ـ 25 مهر )
باران كه مي باريد ، چهارشنبه تعطيل بود .
باران كه مي باريد ، قالب وبلاگت چه قشنگه !
باران كه مي باريد ، آپ كردم .
باران كه مي باريد ، خداحافظ ، من رفتم !
آباريكلا .... اين شد .
قالب خيلي خيلي قشنگ و دل باز و شيك شده .
مي شه نام آن خانم محترم را تكرار نكني؟! يه بار گفتي نگو عارفه نگفتم ديگه! چرا گير چند پيچ مي دي؟ مي شه اسم اون خانم رو ديگه نياري اگر ما دلمون نخواد بعضيا از راز دلمون باخبر بشن مجبور به مشاهده ي چه كسي هستيم؟
(اون نظرو براي امنيت خويش پاك مي كنم)
