• وبلاگ : قااااااصدكانه
  • يادداشت : تو‍،تنها‍،نمي ماني..هيچ وقت.
  • نظرات : 2 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آناهيتا 

    راستي يه چيزي.....

    به نظر من نوشتت هيچ نيازي به اون مهم نوشت نداشت....

    خيلي روشن منظورتو رسونده بود و اون مهم نوشت الکي پيچش ميداد.......

    يه وقتا توضيح دادن يه سري چيزا درکشون رو سخت تر ميکنه......و حرفي که همون اول کار از دلت بر اومده منظورتو بهتر ميرسونه تا حرفاي منطقيه عقلت.......

    حرفي که از دل بربياد به دل ميشينه!!!!

    پاسخ

    يني برش دارم...!؟من براي رسوندن منظور به طور واضح دست به هر كاري مي زنم!قاصدك خطرناكي شدم!:دي
    + آناهيتا 

    ببخشيد با عرض معذرت من ميخوام مخالفت کنم......

    از نظر من همه يعني خدا و خدا يعني همه.......

    وقتي کسايي هستن که دور و برت باشن و هواتو داشته باشن يعني خدا باهاته.....يعني خدا يه سري آدما رو مامور کرده و مي خواسته اينجوري هواتو داشته باشه! و وقتي همه تنهات گذاشتن و رفتن بازم يعني خدا باهاته....يعني خدا ميخواسته اين دفعه بي واسطه هواتو داشته باشه.......

    کلا خدا در همه حالت باهاته و هواتو داره....و من هيچ تناقضي بين بودن خدا و بودن بقيه آدما با خودم نميبينم چون در هر دو حالت خدا باهامه.........

    و اين تنهايي....فکر ميکنم تنهايي آدما خيلي مفهوم عميق تري داره و به اين سادگي قابل بحث نيست!!!!

    البته هرکسي نظر خودشو داره.....

    پاسخ

    موافقم.من نمي تونم همين منظوري ك ميگي رو برسونم!براي همين مهم نوشتو ك نوشتم كه براي كسي شبهه يش نياد!خيلي هم جاي بحث داره.مي خواي مطلبو بردارمش؟!چون شايد نرسم با همه بحثشو بكنم...خدا يعني همه ولي منظورم از اون همه همه اي بود ك بقيه خودشونو سژردن بهش و خدا رو اونطوري ك بايد نديدن و حس نكردن.نمي دونم چي جوري بگم!واقعا نمي دونم.ولي منظورمو اشتباه برداشت نكن...مي دونم ك منظرومو مي فهمي!
    خستگي را تو به خاطر مسپار که افق نزديک است و خدايي بيدار که تو را ميبيند و به عشق تو همه حادثه ها ميچيند که تو يادش افتي و بداني که همه بخشش اوست و همينش کافيست ...
    پاسخ

    و همين ك بداني در كنارت است،كافيست براي بودن.
    تو تقليد کار نيستي.
    پاسخ

    تشكر.

    سلام آدم فزايي ( توجه داشته باش به نوع ز :دي تو از اون نوعي )
    از اون حرفايي که زدي جز همون که توضيحشو دادي برداشت ديگه نکردم ... يعني چي ؟ منظورت چيه ؟ :دي

    پاسخ

    اصلا خودتو اذيت نكن!جريان همون رتبه هاي يك تا دهه ك سر ورزش تو حياط شرح دادم خدمتتون!:)راستي.سلام صاحب فزايي..!:دي

    سلام.

    منظورت رو خوب رسوندي عزيزم، نگران نباش!

    خيلي قشنگ بود قاصدکي نويسنده!

    تا چند دقيقه ديگه آپم...

    دوست داشتي قدم رنجه بفرما!

    راستي من از راه دور کنارتما!

    با چشم بصيرت ک آشنايي؟!

    پاسخ

    سلام!اميدوارم،آخه آناهيتا هم راست ميگكه،جاي بحث زياد داره!چشم...اگه شيمي بذاره!اوه.چشم بصيرت ك خوراكمه!:دي
    + مستانه 
    همه در کنارت اند با خدا در کنارت است خيلي فرق مي کنه، حتي بعضي وقتا نقضش مي کنه!!
    آدما همه تنهان.
    همه.
    همه ي همه.
    و ضمنا هر کس براي خودش تنهاس، يني تنهايي من به تو هيچ ربطي نداره. پس لزومي نداره که بهت بگم عارفه مي بيني من چقد تنهام؟!

    چرا اينا رو گفتم؟
    پاسخ

    دقيقا وقتي داشتم مي نوشتم ب اين نكته فك كردم،كه اصلا از بنيان غلطه همه و خدا رو با هم آوردن!درستش مي كنم.نمي دونم منظورت از تنهايي هر كس فرق ميكني رو شايد از مخاطب برداشتي،مخاطب كسي نبود.فقط راوي مخاطبشو دوم شخص گرفته!ولي بي مخاطبه!منظورمو مي فهمي؟!اين تويي ك نوشتم صرفا تو نيست!ي چيز ديگه اينكه آره.همه ي آدما واقعا تنهان.ولي منظورم از تنهايي ك نوشتم تنهايي ك برداشت كردي نبود!تنهايي...فردا منظورمو شفاف توضيح ميدم مستانه جان!:)


    سلام..

    به اين موضوع هم خيلي فکر کرده بودم..اما بعد هافهميدم...و قلم زدم که:

    تنهايي يعني:

    با آدم هايي زندگي کني..

    که قرن ها با احساس و منطق تو فاصله دارند....

    و تو مجبوري..سر بکشي.. جرعه هاي جبر آن ها را...

    پاسخ

    سلام تبسمم....خيلي غمگين گفتي...خيلي!آدم هايي كه قرن ها با احساس و منطق ما فاصله دارند را نمي شود فهميد انگار....