هميشه تو دنياي فانتزي ذهنم از سقوطهاي ديرپايان خوشم ميومده........از سقوطايي که به اين زوديا به زمين نرسي.....
ميدوني! يه نيم ساعت که از شروع سقوط بگذره ديگه باهاش کنار مياي...ميدوني که يه وقتي ميرسي به زمين و داغون ميشي....بعد با خودت ميگي خب بذار از همين سقوطه لذت ببرم......اون وقته که ديگه مستقيم نمياي پايين.....تو هوا غلت ميزني، ميچرخي، پشتک وارو....ژانگولر بازي در مياري.....کيف ميده نه؟؟؟؟؟
هميشه تو دنياي فانتزي ذهنم فکر ميکردم که قاصدکا از سقوط لذت ميبرن....ميچرخن....ميگردن.....روي بال باد سوار ميشن و کيف ميکنن......
شايد کم کم توي دنياي واقعي ذهنم هم به اين نتيجه برسم که سقوط هميشه بد نيست.....ميتونه رد کردن يه مانع براي بالا رفتناي بعدي باشه....از سقوط لذت ببر!!!!!
پ.ن: دلم براي متنهايي که درگيري هاي مخلوط با شادي دلتو نشون ميداد تنگ شده......نمي خواي به اون وره دلت يه سرکي بکشي؟
خودم خوبم..خودت چظوري..؟؟؟
گفتم همين جوري بيام ازت خبري نداشتم حالتو بپرسم....
با آهنگ وبت همه ي دل گرفتگي هايي ک هر روز کلي جون ميکنم تا تو خودم نشونشون ندم يادم مياد . . .
ولي خيلي دوسش دارم . . .
ي چي بگم؟!
چند روزه تو صورتت ناراحتي مي بينم . . .
ميخواي بگي چي شده؟
توي اين سقوطه ک خيلي چيزا ياد آدم مياد . . .
چيزايي ک بايد ب خاطرشون بود، زندگي کرد . . .
آهنگ پيشواز براي مشترکين خوش حسابه.
خب به آخرش برسي که مي خوري زمين مغزت متلاشي مي شه بچه جان!
بذار همون وسط بموني.
(خيلي وقت بود سرم رو نکوبيده بودم به ديوار مغزم متلاشي شه...واي عاري...اصلا يادمون رفته بود....)
دستي هست بالاي همه ي اين دست ها
که اگر تو در وارونه ترين شکل و حتي در خلاء هم باشي نمي گذارد سقوط کني .
حتي اگر مثل اين قاصدک باشي که اگر فوتت کنند به باد فنا مي روي .
دستي هست بالاي اين دست ها
دستت را دراز کن به طرف بالا
از ته ته ته دلت
از آن انتهاي انتهاي
که هيچ کس به ان دستسي ندارد صدايش کن .
نمي گذارد سقوط کني قاصدکي
زنگ بزن عزيزم
هر وقت که خواستي